در این ماه هر چه از من کارهای غیر عادی دیدید نپرسید چرا و چی شده!! یه ذره فعلا تحملم کنید قرصامو بخورم بهتر میشم قول می دم. مثلا الان دلم می خواهد یه شعر خوانی راه بیندازم.شما هم مثل من شعر دوست دارید؟ یا اینجوری بگم از بعضی ازشعرها حس می گیرید؟ فکر کنم خواندن یک شعر به حس و حال آدم در اون زمان که شعر رو می خونه یا می شنوه بستگی داره. خیلی وقتها اشعار خیلی لطیف را هم وقتی آدم احساسش زیاد لطیف نیست می خونه براش تهوع آوره...این شعر نیما رو وقتی بیست ساله بودم هم برایم جالب بود الان هم هنوز دوستش دارم برایم به نوعی یاد آور بی نیازی وبزرگ منشی است.
در پس پنجاهی و اندی زعمر
نعره بر می آیدم از هرزگی
کاش بودم باز دور از هر کسی
چادری و گوسفندی و سگی
حال دارید شعر بنویسید؟ هر چی که دوست دارید.جبران می کنم .... قول می دم!!
**موی بچه ها هر وقت نامرتب و ژولیده است بهشون میگم "موهاتون مثل کپر بی صاحاب شده" :)) البته واضح و مبرهن است که اونا هرگز در عمرشون کپر ندیده اند چه برسه به بی صاحاب و با صاحاب. (جهت روشن شدن اذهان عمومی بگم "کپر" یه سایه بون و یا استراحتگاه تابستونی برای کشاورزان سر زمینشونه و از "خار و خاشاک" ساخته میشه و وقتی بی صاحب رها بشه در اثر باد و بارون مثلا این شکلی میشه
حالا غرض از معرفی "کپر بی صاحاب" این بود بگم که من و بچه ها هممون رفتیم آرایشگاه و موهامونو خوشگل کردیم و صد البته موهامون از حالت کپر بی صاحاب در آمده و به باصاحاب تبدیل شده الان.
** جهت اطلاع مهاجرهای عزیز کناتا و اگه دوست دارند قیمتها رو بدونند عرض کنم : قیمت کوتاه کردن مو برای خانمها تقریبا 50-60 دلار به اضافه تکس و تیپ ( مرسومه برای آرایشگاه تیپ بدی) برای بچه ها حدودا 20-40 دلار بستگی به سن بچه داره. البته تو پرانتز بگم من در تورنتو یک بار موی بچه ها رو با 6 دلار در یک آرایشگاه چینی دادم کوتاه کرد!! که در نوع خودش رکوردی محسوب میشد و باید بگم خیلی هم خوب کوتاه کرد:)
** این ادیتور بلاگ اسپات امروز بازی در میاره. اینم می دونه من حالم " یه جوریه ها" ...سطرهایش را پایانی نیست همیجووووووریییی می ره تو ستونهای مجاور عین خیالش هم نیست. باید خودم اینتر کنم هی هی روزگار.....
الان مجبور شدم اینقدر فونت رو ریز کردم که نمی دونم چطور اون دسته از دوستا که می دونم سنی هم ازشون گذشته می خوان بیان هی این عینکشونو بردارند اون یکی رو بزارن و عرق بریزن و هن هن کنند و اینا رو بخونند:)) (آیکون یه ذره بدجنسی)
** این ادیتور بلاگ اسپات امروز بازی در میاره. اینم می دونه من حالم " یه جوریه ها" ...سطرهایش را پایانی نیست همیجووووووریییی می ره تو ستونهای مجاور عین خیالش هم نیست. باید خودم اینتر کنم هی هی روزگار.....
الان مجبور شدم اینقدر فونت رو ریز کردم که نمی دونم چطور اون دسته از دوستا که می دونم سنی هم ازشون گذشته می خوان بیان هی این عینکشونو بردارند اون یکی رو بزارن و عرق بریزن و هن هن کنند و اینا رو بخونند:)) (آیکون یه ذره بدجنسی)