۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

ما دست از پوستین برداشته ایم


حتما تا حالا شنیدین که میگن این بچه "بد غذاست" ؟یعنی خوب غذا نمی خوره و یا هر غذایی رو دوست نداره. یا "بد مسافرت" هم شنیدین؟ طرف معمولی که باهاش میری و میای خوبه وای از اینکه باهاش بری مسافرت .. اجدادتو میاره جلوی چشمت. بعضی هام "بد مریضی" هستند؛ خدا نکنه یه ذره تب کنند اینقدر آه و ناله و بد قلقی می کنند که اطرافیان آرزو می کنند خودشون صد برابر بدتر مریض می شدند و آه و ناله اینها رو تحمل نمی کردند. حالا بشنوید از اینجانب که آی "بد امتحانم"...یعنی مسلمون نشنوه کافر نبینه... این هفته که میان ترم داشتم  از اول هفته ادا و اطوار من شروع شد و بعد هم نمی دونی چه هلویی بودم کل هفته...گریه و زاری و بد قلقی و بهانه گیری و این و اونو چزوندن دائما برقرار بود تا الان که به حول و قوه الهی جمعه عصره و این هفته مفتضح رفت پی کارش..صلوات بفرستین ... 
**برای مهاجرت باید کمی ماجراجو بود و اندکی جاه طلب؛ اندکی هم نفرت داشت. مهاجر قماربازی است که همه گذشته اش را می گذارد بلکه آینده را ببرد. آنهایی که جاکن نمی شوند یا این خصلتها را ندارند و یا متنفرند از قمار...
** اینم خطاب به فیلتر کنندگان: ما که دست از پوستین برداشته ایم؛ پوستین چرا دست از ما برنمی دارد؟!!

۶ نظر:

ناشناس گفت...

You remind me Dr. Sharity: "Postin Varoone"
Reza-BC

رز گفت...

منم خیلی به قول تو بد امتحانم. کاری به سر همه میارم که قبل از امتحان من همه دلپیچه میگرن و پایانش هم یک جشن و صلوات محمدی:-)

ازدیار نجف آباد آمریکای جهانخوار گفت...

الـــّهـــم الصل ّ علی خیراً علی خـَلـقه

مریم خانم ببخشید چون خیلی به صلوات به اون شکل عربی اش و اینکه فقط خدا درود به «محمـّد» و «آل او» بفرسته اعتقاد ندارم؛ دیدم حالا که کسی به کسی نیست؛ خودم دست به انتشار جلد دوّم قرآن بزنم و این هم شد دومین آیه اش که:«خدایا درودت را شامل بهترینهای خلق بنما»...مخصوصاً اوناییکه از «بدامتحانی» هم به درآمدند و خــُلقشان باز شده و ایشاالله بی نظیرترین های دنیا شده و می شند و چیزای خوب خوب تو وبلاگشون مینویسند و دل ما رو نیز شـــــاد میکنند.....بلند بگو انشاالله.... برچشم بد لعنت!!! بلند بگو: بیش باد!!!

**میگم نکنه قراره مهاجرت کنید که اون پانوشت رو ذکر کردید؟ ولی منم معتقدم که حتی آدمی باید هر روز از گذشته های خودش، افکار و عادات روزمره اش، نوع دیدگاهش به زندگی و... هم مهاجرت کنه. تمام زندگی یه جور قماره. گاهی باید طلسمی رو شکست و گاهی اجازه داد گذر زمان معلوم کنه که پیام و درس اون اتفاقاتی که باعث شد طلسم و یخ ما بشکنه چی بوده؟ بهرحال همیشه باید دعا کرد که خداوند خوشی مارو در خیر خودش بدونه و بهترینها رو سرراهمون قرار بده.... اینبار بلند بگو: آمین!

واسه ی پانوشت دوّم هووووچی نگم بهتره. ولی امـــّا... امان از این پوستین که جون سخته و نمیخواد دست از سر ما برداره... شرح این هجران و این خون جیگر، این زمان بگذار تا وقت دگر..

درود و دوصد بدرود... پیروز باشید... ارادتمند حمید

غزلک گفت...

منم جدیدا خیلی بد امتحان شدم یعنی از یه هفته قبل اصلا اطرافیان از دستم در امان نیستن بندگان خدا

مریم گفت...

رضا جان
نمی دونم کجای حرف من شما را یاد پوستین وارونه انداخت شاید کلمه پوستین... ولی ممنونم که این پوستین وارونه را یاد من هم انداختید: شریعتی می گوید:
اسلام را چون پوستین وارونه پوشیده اند! پوستین جامه ای است که انسانها ازرویه اش می پوشند و گوسفندان از پشتش!همانطور که رویه پوستین زیباست اگر از پشت بپوشند می شود مثل لولو! همان است که همه بچه ها از اسلام می ترسند و دوستش ندارند.

رز عزیز
مرسی پس مثل خودمی! البته نه.. مثل اینکه وارد تری.. چه می کنی همه دلپیچه می گیرند . من نهایتا بتونم کاری کنم خودم دلپیچه بگیرم.

استاد حمید
صلوات رو به همون شکل سنتی و جلد اول قرآن هم بفرستی به ما می رسه..می دونید که از همون تیر و تباریم. اینا اینم سندش!

مریم گفت...

غزلک جان
پس بیا بزن قدش:))

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...