۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

باز هم دل کندن

امروز توی یه هوای بارونی وقتی از کالج اومدم بیرون طبق عادت چند وقته ام نگاهی به موبایلم انداختم به امید یه پیغام آشنا ... چیزی نبود؛ اشکی توی چشمم جمع شد ولی نفس عمیقی کشیدم؛ کلاه ژاکتم رو پوشیدم؛ دستهامو توی جیبم کردم  همونجا در نهایت تنهایی فهمیدم که با تموم شدن درسم  برای چندمین بار در زندگیم پا به مرحله جدیدی گذاشته ام.
دیگه از فردا کالج نخواهم رفت و درس هم نخواهم خوند و شیوه زندگی دو ساله ام عوض خواهد شد. شاید همین عوض شدن عادتهایی که در زندگی داریم یکی از سخت ترین چیزا باشه .. برای من که اینجوریه و عجبا که مهاجرت چقدر از این دل کندنها پیش پای آدم میزاره؛ خواسته و ناخواسته...
از فردا بیشتر با شما خواهم بود. اصلا ازتون می خوام بیشتر با من باشید. حتی تصمیم دارم در فیس بوک هم فعال تر بشم. ایمیلم بالای بلاگ هست اگه خواستید اد کنید.



۱۷ نظر:

شادی گفت...

vaiiiiiiiii tabrik maryam jun.
man mikham addet konam vali ko emailet???

مریم گفت...

شادی جان
ممنونم:) ایشااله درس تو هم بزودی تموم بشه..
ایمیلم این بالای وبلاگ هست که. بعد من الان یه نفرو به اسم شادی اد کردم تو نبودی احیانا؟

ناشناس گفت...

Facebooketoon ham add mishe kard! Albateh man account nadaram:-))!Reza-BC

شادی گفت...

na maryam jooon.man esmam ke shadi nist ke.man sara m.
man emailetono search mikonam vali baram hichki nemiad

ooooooooooo ta darse man tamum beshe

مریم گفت...

رضا جون
خوب برو یه اکانت فیس بوک باز کن الان:)

مریم گفت...

شادی جون
می دونم که سارایی:) ولی فکر کردم شاید اون شادیه باشی که الان اکسپت کردم.. پس اون کی بوده؟

شادی گفت...

D:
be khoda man naboodam.
va hamchenan nemishe peida kardetun.
lol

شادی گفت...

ok .search kardam 2 ta uamd joftesho add kardam.
ta kodom shoma bashid

امیر حسین گفت...

ای بابا مریم خانم این تازه قسمت اول ماجرا بود . حالا وارد قسمت دوم میشی تازه ! بعدش هم دانشگاه رو که نگرفتن . میتونی ادامه بدی خوب

Mosayeb Karimi گفت...

گذر از همه مراحل زندگی به نوعی دل کندنه ولی هیچ کاریش نمیشه کرد امیدوارم در مراحل بعدی زندگی هم موفق باشید.

Unknown گفت...

سلام مریم جان
من نمی دونستم وبلاگ داری و می نویسی . خوشحالم که امروز با اعلام در facebook به این کشف مهم رسیدم . من هم تقریبا یک سالی است که می نویسم و با اجازه ات در این یک سال سه بار فیلتر شده ام . البته نه اینکه فکر کنی خیلی اوضاعم خراب است بلکه فکر کن که اوضاع اینجا چقدر خراب شده . بهر حال از اینکه با خواندن یادگار تو به یادت باشم و یادت را یاد کنم هر روز،خوشحالم . به همسر نازنینت سلام برسان و گل های خوشگلت را ببوس .
دوست و همکار قدیمی تو در ایران
فرزانه

مریم گفت...

شادی جان
من هنوز شما رو توی فیس بوک ندارم ها!

امیر حسین جان
می دونم.. خیلی آپشن ها هست. ولی کلا یه کم تحمل تغییر پذیریم پایین اومده حالا هر تغییری باشه.

مسیب (ثنا جان)
ممنونم لطف دارین:) منم برای شما بهترین ها رو آرزو می کنم.

فرزانه عزیز
وااای چقدررر ذوق کردم نوشته های قشنگتونو دیدم.. حالا باید سر فرصت برم همشونو بخونم. پس این فیس بوک بازی دیروز من فایده ای هم داشت:) قربانت

شادی گفت...

maryam jan man harchi maryam bodo add kardam akhe.
migam biain shoma man ro add konid.behetun email zadam

داستان ها گفت...

مبارک باشه.امیدوارم با یه کار خوب خسنگی این دو سال از تنت در بیاد
سمیرا

مریم گفت...

شادی جان
من هیچ ایمیلی از شما نداشتم! فکر کنم ایمیلو اشتباه می زنی برای همین هم هست که تو فیس بوک پیدا نشدم.

سمیرا جان
ممنونم عزیزم. چقدر وقته ازت بی خبرم! وبلاگت هم نمی دونستم. بیام ببینم چکار می کنی:)

Nastaran گفت...

fareghotahsilit mobarak bashe Maryam jan! Are, hamishe avaz shodan e reval e zendegi sakhte... shayad sakhttar az oon in " transition time" beyne 2 marhale bashe. rasti shoma che reshte e khundid?khoshhalam ke saret khalvat shode va bishtar minevisi
(:

علیرضا گفت...

مبارکه ... مبارکه ... ( آهنگ منصور)
به امید موفقیتهای بعدی
در فیس بوک با چه اسمی هستید؟

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...