۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

از مکزیک3

ما یکشنبه رسیدیم خونه . و نخود نخود هرکه رود خانه خود.. من کالج بچه ها هم مدرسه. ولی دیگه دارم باور می کنم با این زلزله شیلی شاسی زمین جا خورده.. فکر می کنی اینجا الان چند درجه است؟ امروز 12 درجه بالای صفر بود:) برای اینجا و این موقع سال بی سابقه است.
چند تا عکس از پورتو والارتا در مکزیک میزارم .این پایینی یه خیابون در مرکز شهره. این ساحل یک جزیره از توی کشتی عکس گرفتم.

این داخل کلیسای اصلی شهر
من عاشق این پنجره های خونه هاشون بودم:)

دختر جان در حال ذوق کردن:)


آقاهه چشم بسته از روی صخرها می پرید!!
این مجسمه نماد شهرشون بود.

پس فرمون دوچرخه اش کو؟؟؟:)

آشپز هتل هی از خودش طرح در می کرد:) خود خود رستم رو رو هندونه درست کرده بود.
این عکسه خیلی هنریه نه؟


۱۴ نظر:

Diary Of A Stranger گفت...

چه عکس های خوشگلی گرفتی! معلومه حسابی بهت خوش گذشته! ماشاالله چه دختر نازی داری :)

لاله گفت...

آخ جون دریا،مرسی مریم جون. عکسا عالی بودن. خوشحالم که حسابی بهتون خوش گذشته. ایشالله که همیشه به خوشی و گردش باشید.

محمدرضا گفت...

خوبه که خوب بوده سفر
حتما تجربه خوبی بوده
عکسها قشنگ بودند. آخری رو هماهنگ کرده بودی با پرنده؟!
من موندم که دختر جان شما از چی انقدر ذوق کرده

محمدرضا گفت...

یادم رفت تعجب کنم! چرا اینجا آیکون مایکون نداره؟!! من آیکون تعجب شدید میخوام. اینجا هم که کل زمستون برف نیومد 12 درجه نیست!!!

یه فیزیکدان میگفت زلزله شیلی محور زمین رو کج کرده!! واللا!! میگفت یک میلیونم ثانیه طول روز و شب رو به هم زده!
اول فکر کردم برای شوخیه بعد دیدم نه واقعا فیزیکدان بود و اصلا هم شوخی نداشت!

مریم گفت...

Diary of a stranger
قربونت برم. چشماتون قشنگ میبینه.

لاله جون
می دونی اسم دختر بزرگ من هم دریاست؟:) نوشتی آخ جون دریا یه دفعه جا خوردم:))

محمدرضا عزیز
آره پرنده از خودمون بود :)) اینجا هنوز خیلی گرمه!!امروز هم 12-13 درجه بالای صفر بود! اصلا دیگه برفی نمونده. اگه دیگه سرد نشه معلومه یه اتفاقایی افتاده.

shaya گفت...

سلاااام عزززیییرم.
امروز داشتم فکر میکردم که یک هفته شده یا تازه این هفته رفتین؟! :))
هرچی فکر کردم نفهمیدم که چقدر وقت شده!!! انگار خواب بودم!
عکسهای باحالیییی گذاشتی. باور نمیکردم از مکزیک هم آپ کنی ولی فعاللییین دیگه چه میشه کرد!
عکس دخملات هم خیلی چسبید. قشنگ حسسسس کردم که اوجا چقدر گرم بوده :)) اینجا هم البته اینقدر گرم شده که من نگرانم! من گرما دووسستت ندااارممم.

sunshine1276 گفت...

سلام مریم جان
خدا رو شکر به سلامت برگشتید و قبراق و اماده برای درس و مشغله کاری
بعضی عکسها برامون باز نشد ولی چند تا رو دیدم با حال بود
راستی اون آمریکای جنوبی و مرکزی چه خبره اینقدر زمین تکون میخوره ؟
خوش باشین
سلام به همسرجانتان برسانید
رضا

آوا گفت...

aaliye!

مریم گفت...

مریم جونم چه عکس های قشنگی...
می دونی من ام عاشق و پنجره و گلدون اون مدلی ام..
عکس اولی ات که از رفت و آمد آدم هاست..خوشم اومد..
عکس اخری ات هنری بود...اونجایی که دختره نازه ات پریه تو هوا..یکی از حرکت های دوست داشتنی منه...
..اصلا همه عکاس هات قشنگ بود...
ایشلا باز ام برین سفر..

محمد گفت...

من که فقط دو تا عکس رو تونستم ببینم. دخترت عجب ذوقی کرده! خیلی عکسش خوب شده.)

مریم من که میگم ما داریم تو اخرالزمان زندگی میکنیم. امسال تو تهرانم اصلا برف نیومد. الانم یه ماهه همه ی شکوفه ها باز شدن. انگار زمان شیفت پیدا کرده!

نگاهی نو گفت...

خیلی دوست دارم یه سر مکزیک برم
می تونم بپرسم کدوم شهرهاش را برای دیدن ترجیح می دین

مریم گفت...

شایا جون
فقط تو می دونی من چقدررررر فعالم:))مرسی

Sun shineرضا عزیز
این زلزله شیلی فکر کنم بزرگترین زلزله ای باشه که تا حالا اتفاق افتاده. قبلا بزرگترین تو پرو اتفاق افتاده بوده. حتما رو خط زلزله است دیگه:)

مریم گلی
مرسیییییی پس تو همه عکسها رو دیدی؟ چرا برای بعضی ها باز نشده؟

محمد عزیز
اینجا حداقل به اندازه یک ماه گرمتره. امروز رکورد زد! 13 درجه بالای صفر بود .گفتن بی سابقه است.

نگاهی نو
مکزیک عاااااالی بود. اگه پیش اومد حتما برید به نظر من.. شهری که ما رفتیم پورتو والارتا بود که غرب مکزیکه و به ما نزدیکتره. شنیدم شهری به اسم کنگون هم زیاد میرن مردم.

مریم گفت...

آوا جوون
تو روجا انداختم چرااا؟ مرسی عزیزم

ناشناس گفت...

in axe akhari mano yade seriale"serendipiti"andakht,do takuse az darvaze ke be shekle hamin do ta sakhre bud hefazat mikardan!!!!!!!!

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...