۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

پراکنده

دو-سه روز از مصاحبه گذشت و خبری نشد فکر کنم باید رسما بی خیال شم.خیلی بی جنبه ام ها!! مردم هزار تا مصاحبه میرن حالا من با یکی که رفتم قبول نشدم حالم گرفته شده. ولی کاشکی می دونستین چقدرر کارش شبیه اونی بود که من تجربه شو داشتم. وقتی قسمت اول مصاحبه تموم شد وآقا اولیه رفت اون آقا هندیه رو صدا بزنه دیدم دیاگرامی از گردش کارشونو زدن به دیوار .خیلی شبیه اونی بود که ما در ایران انجام میدادیم. ولی به هر حال بی خیال دیگه..
یکی از سخت ترین قسمتهای زندگی در خارج از ایران اینه که یه خبر بد از ایران بهت برسه. من چند تا شو تجربه کردم و خیلی حالم بد شده و بد تر از اون وقتیه که می خوای زنگ بزنی و مثلا تسلیت بگی ... خیلی بده ..حالا چرا اینقدر سرطان تو ایران بیداد می کنه؟ همش سرطان همش سرطان! هرچی از این خبرا به ما دادند آدمهایی بودند تقریبا جوون یا میانسال چند ماه مریض میشن و تموم.همش هم سرطان خون! نمی دونم اینجا هم اینقدر هست؟ من که آماری ندارم و زیاد با کسی ارتباط نداریم شاید اینجا هم زیاد باشه.
فردا آخرین روزیه که بچه ها مدرسه میرن و تعطیلات سال جدید شروع میشه. فردا رو می تونن با پیژامه یا لباس خونه مدرسه برن. معلمها هم با لباس خونه ای میان به اصطلاح پیژامه دیه:)
امروز یک کارگاه آموزشی رفتم تو کالج:) یعنی در طول ترم گذاشته بودند و من نتونستم اون موقع برم دوباره ایمیل دادند که اگه می خوای بیای 17 دسامبر هست دوباره. و من هم رفتم. جالب بود! در مورد روانشناسی و شناخت شخصیتی آدمها در محیطهای مختلف خونه- محیط کار یا درس بود . به اصطلاح اینکه آدم ببینه چه جور شخصیتی داره . با یک سری تست های شخصیتی آدمها رو به چهار دسته تقسیم کرده بودند. من در دسته عاطفی قرار گرفتم که دوست داره با مردم ارتباط داشته باشه و کلا ارتباطات براش مهمه..اگه دوست داشتین تو یک پست در مورد این کارگاه آموزشی می نویسم.
پانویس: عکس درخت کریسمسمون رو گذاشتم. یکی بدون فلش گرفتم که چراغهاش معلوم بشه:) این بچه های من هرچی دم دستشون اومده بهش آویزون کردند. اگه دقت کنین اسباب بازی و دایناسور و مدادپاکن هم توش پیدا میشه:)

۹ نظر:

RS232 گفت...

سلام
نا امید نشید مریم خانم. شرکتهای اینجا تا بخواهند در مورد استخدام کسی تصمیم بگیرند حداقل یک ماه طول می کشد. اول از همه صبر می کنند تا آگهی هایی که داده اند تمام شود و همه مصاحبه ها انجام شود بعد از بین آنها یک نفر را استخدام می کنند. ولی اگر مصاحبه اول را انجام داده اید شانش شما برای رفتن به مصاحبه دوم خیلی زیاد است. فقط باید کمی صبر کنید.

پوریا گفت...

حتماً مصاحبه قبول می شی، نگران نباش. درخت کریسمس ت هم بسیار زیبا بود. ما که امسال بساطی نکردیم شاید سال بعد. راستی مریم جان ممکنه معادل انگلیسی این بازرسی فنی ساختمان رو بهم بگی؟

مریم گفت...

RS232
مرسی :) می دونم خیلی طول می کشه ولی راستش این آقاهه خودش آخرش بهم گفت تا چند روز دیگه باهات تماس می گیریم!! دقیقا این حرف رو زد! من همش میگم منظورش چی بود آخه؟

پوریا عزیز
این بازرس فنی ساختمان همون Home inspector میشه. شما مثلا Home inspection certificate یا Home inspection trainingرو سرچ کنین ببینید چی پیدا می کنید.یکی از دوستامون که چندین ساله کاناداست و قبلا هم ونکوور بوده هم می گفت این دوره خیلی خوبیه و می گفت 6 ماه هم بیشتر نیست. شما حالا تحقیق کن ببین چیه.

Diary Of A Stranger گفت...

سلام مریم جان. چه درخت خوشگلی!‌ فکر کنم هنوز برای ناامید شدن رودی! تو ایرانش هم مصاحبه میری یه یک هفته ای طول می کشه تا بهت جواب بدن چه برسه به اونجا که تصمیم گیری و استخدام با دقت بیشتری انجام میشه و سخت گیر ترن! راستی اونجا ادارات به خاطر کریسمس چند روز تعطیلن؟ می خواستم ببینم این آفیسر پرونده ما چند روز قراره کار نکنه!

مریم گفت...

Diary of a Stranger
مرسی درختو بچه ها تزیین کردند من زیاد کاری بهشون نداشتم:) آره می دونم برای ناامید شدن ولی انگار دلم می خواد خیالم راحت بشه حالا از هر جهتی که هست باشه:)
اگه بگم اصلا تعطیلی رسمی برای سال نو نیست تعجب می کنی! در اصل فقط 24 و 25 دسامبر و اول ژانویه تعطیل رسمیه بقیه اش همش روزهای کاریه.. ولی عملا همه قبل از سال نو تقریبا بین 15 دسامبر تا 4 ژانویه مرخصی می گیرند. بیشتر هم قبل از سال جدید میرن مرخصی.. ولی تعطیل رسمی نیست.

محمد گفت...

مریم از قبل کریسمس رو بهت تبریک میگم.درختاتونم خیلی قشنگ شده!

مریم راجع به مریضی تو ایران گفتی یاد دو سه روز پیش افتادم.یه دختر جوون تو خانواده ی یکی از آشناهامون هفته ی قبل بعد از کلی تحمل درد فوت کرد.( هنوز تو فکرشم.

اون تست روان شناسی رو هم حتما یه پست بذار ما هم خودمون رو تست کنیم.

ما از همین جا داریم انرژی مثبت برات مبفرستیم که تو مصاحبه قبول شی! اصلا اصلا اصلا نا امید نشو.

محمدرضا گفت...

اینجور که من شنیده م خیلی باید برید مصاجبه تا یه جا قبول بشی بالاخره...پس هنوز جا داره.

بعضی سرطانها بسته به منطقه جغرافیایی زیاده. مثلا تو ترکمنها یک نوع سرطان زیاد دیده میشه
شاید این مورد هم بسته به محل زیاد باشه اینجا...شاید هم بحث ژنهای غالب و مغلوبه که شما حتما بهتر از من میدونید این بحث رو
به هر حال زندگی برای تموم شدنش بهانه میخواد دیگه.

احتمالا تست انواع هوش بوده؟ مثل هوش هیجانی و عاطفی و اینها؟
من که خیلی دلم میخواد بدونم درباره این تستها.

به هر حال کریسمس رو تبریک میگم به شما و خانواده. امیدوارم سال خوب و شادی داشته باشید

مریم گفت...

محمد عزیز
مرسی ولی می دونی اینجایی ها به ما که می دونن مسیحی نیستیم کریسمس رو تبریک نمی گن؟ میگن سال نو مبارک نه کریسمس! کریسمس یه مفهوم مذهبی- مسیحی داره ولی سال نو مال همه است. من دقت کردم آخر همه امتحانها معلمها به همه می گفتن کریسمس مبارک به من که می رسیدن می گفتن سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی برات باشه!
مرسی از انرؤی مثبت:)

محمد رضا عزیز
آره می دونم در مورد مصاحبه زیاد عجله می کنم:)
تستها یک سری سوالات در مورد موقعیتهای مختلف که ممکنه توش واکنش های متفاوت نشون بدیم بود. در مورد تبریک کریسمس میشه توضیحاتی که برای محمد نوشتم بخونی؟ این برای من جالب و مهم بود اصلا شاید تو یه ÷ست بنویسم.

محمدرضا گفت...

پس من هر دو رو آرزو کردم!
درسته...شنیدم میگن کریسمس مال مسیحیهاست. در جوابشون بگید که ما مسیح رو هم قبول داریم! تازه سریال هم ساختیم ازش.
وقتی محیط شاد باشه شما هم احتمالا شاد میشید. چه مسیحی چه مسلمان و چه بی اعتقاد به اینها!
پس سال خوبی داشته باشید.

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...