۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه

چند اتفاق

مگه من طاقت میارم ننویسم اینجا؟:)
خدمتتون بگم چند تا راهنمایی خوب داشتم در مورد رزومه ام یه قرار هم دوشنبه دارم با یکی از معلمام برم پیشش اصلاحش کنه. امروز هم می خوام برم یه Job Fair که تو کالجمونه و خیلی شرکتهای به درد بخور توش شرکت می کنن و پوزیشنهایی که اصلا آگهی نکردن رو اونجا ارائه می دن چند تا ورژن از رزومه ام که هر کدوم رو یه قسمتی بیشتر تکیه داره برای اونجا حاضر کردم .
تو کلاس Improving pronunciation یه آقای مهندسی هم کلاسمه که تو شرکت Shell کار می کنه وقتی گفتم برای شرکتشون اپلای کردم گفت احتمالا رزومه ات میاد دست من:) بعد هم یه کمی ازم توضیح خواست در مورد سابقه کاریم و قرار شد برای خودش هم دوباره رزومه ام رو جدا بفرستم.
راستی بالاخره یه خونواده ایرانی پیدا کردم زودی هم دعوتشون کردم تا از دستم در نرفتن:)

۸ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مریم خانوم.اولش خیلی‌ ناراحت شدم که گفتین دیگه نمینویسین.ولی‌ الان خیلی‌ خوشال شدم.مواظب خودتون باشین.منتظر پستهای بعدیتون هستیم.

ناشناس گفت...

hi
you are studylng hard bravo!!iranians can find each other very soon!!

ناشناس گفت...

لطفا بنویس. اون پستت راجع به سرما نخوردنو همین طور ظرافت های رزومه خیلی خوندی و مفید بود.ممنون
سمیرا

ناشناس گفت...

مریم جان
خیلی خوشحالم که می نویسی اتفاقا" میخواستم ازت بپرسم که آیا با ایرانیها در اونجا در ارتباطی که خودت نوشتی با بی صبری منتظر نوشته هات هستم .
امیدوارم که همیشه سرحال باشی ( راستی الآن تهران داره یه برف اساسی میاد )
شبنم

مریم گفت...

شبنم جان خوشحالم که تهران داره برف میاد امیدوارم حسابی بباره.
اینجا هم هوا بهترشده و خیلی از روزها بالای صفره.

ناشناس گفت...

سلام
من تازه webloge شمارو دیدم.میشه بگید کدام شهر البرتا هستید.ما ادمونتون هستیم.

مریم گفت...

ما فورت مک موری هستیم.

ناشناس گفت...

خوبی job fair ها اینه که شرکتها درست و حساب توش شرکت میکنن.
رزومه درست و منطبق با فرمت کانادایی معجزه میکنه.
مطمئنم کار خوبی رو پیدا میکنی.
موفق باشی.

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...