۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

و این دل گفته فروغ که شنیدنش خالی ازلطف نیست

آه ای زندگی... منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم...

اصلا تو این لحظه انگار زندگی جریان نداره.
بهترآنست که رنگ را بردارم و روی تنهایی خود نقش مرغی بکشم!

هیچ نظری موجود نیست:

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...