۱۳۸۷ آذر ۳, یکشنبه

یک امتحان برای شروع

این را برای امتحان می نویسم اولین روزی است که این وبلاگ رو ایجاد کردم

۴ نظر:

چنگ گفت...

این جمله ای است آشنا برای من و چه سخت و دلهره آور
من خسته ام از "یک امتحان برای شروع"

مریم گفت...

گفتم از اول شروع کن نه اینکه دلم را چنگ بزنی.
چه می شود کرد؟

chang گفت...

اگه این کامنت تکراریست مرا ببخش .آخه بعضی از کامنتهام را ندیدم و جوابی هم نگرفتم.
برام جالب بود که کامنتهام را با سرعت جواب دادی ! منتظر کسی نشسته ای؟ من میتونم کاری برای دلتنگی شما انجام دهم؟ kourosh.chang@yahoo.com

مریم گفت...

من همه کامنتها رو جواب دادم. دلیل سرعت من اینه که اولا اینجا وسط روزه دوما من کامنت که میاد(یا ایمیل)یا اس ام اس موبایلم ویزه می کنه خوب می فهمم دیگه:)

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...