۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

بازم مسافرت این دفعه جنوب غربی آلبرتا-کانادا

این هفته دومین هفته شروع مدرسه و کالج بود و من و بچه ها در حقیقت هفته اول درس رو به خاطر اینکه مسافرت ایران از دست داده ایم . هفته آینده -از دوشنبه-هم باید برم مسافرت. این یک رسمه که در شروع ترم پاییز دانشجوهای این رشته رو چند روز می برند مسافرت. مونده ام با کی هم اتاق بشم امسال! پارسال با دونا هم اتاق شدم که امسال اصلا پیداش نیست با اینکه ثبت نام کرده ولی نمی یاد. این دونا سرش خیلی شلوغه به قول خودش سینگل مادره و معلوم نیست اصلا این مسافرت رو بتونه بیاد. مسافرت ما با بچه های کالج به جنوب غربی آلبرتا خواهد بود. شب اول در "کانمور (Canmore)" خواهیم بود. دوشب بعد در "پینچر گریک(Pincher Creek)" و شب آخر در " درام هلر(Drumheller)" . نمی دونم گزارش این مسافرت برای شما جالب خواهد بود یا نه؟ بیشتر دوست دارین از حواشی و اتفاقات جانبی بگم یا از جاهای مختلف آلبرتا؟

۱۴ نظر:

از دیار نجف آباد گفت...

درود
بقول ما اصفونیا«خــُب خداییه» هنوز نرسیده و آلرژی آب به آب شدن را رد نکرده؛ مسافرتی دیگه ای. من که اصلاً حسودیم نشد.... ولی ته دلم نیت کردم که با یک نفری هم اتاقی بشی که خـُر وپـُف کنه!!! های دلم حال اومد.

از این شوخی ها گذشته.... ما که خسیس نیستیم و هرچی باشه از جیب من که نمیره... پس خوش بگذره و حتماً تجربه ات را با ما نیز به مشارکت بگذار. شاید روزی هم ما دانشجوت ت ت شدیم. در ضمن اگه اردویی دانشجویی هم به دهات ما داشتید؛ بی خبر نیایید تا لااقل ما دربریم که نکنه خراب شید سرمون.

پیروزی و آرامش روزافزون نصیبتان.... بدرود ای «مـَرید مام» بچه ها رو ببوس....ارادتمند حمید

ناشناس گفت...

از هر دو تاش بگو....

Cyrus گفت...

Please,do tell us about your trip i love Canmore and Banff but never been to other places

The Godfather گفت...

خوب از هردو خوشمون میاد

لاله گفت...

از همه چی :) هم حواشی هم جاهای مختلف آلبرتا و هم هر چیزی که به نظر خودت جالب اومد

مانا گفت...

منخیلی دوست دارم راجع به سفرهات بنویسی .راستی رشته ات محیط زیسته؟

سارا قند تلخ گفت...

عزیزم تو از هرچی بگی من یکی که دوست دارم ولی اول بگو من کدوم پستهای قدیمیتو بخونم تا بفهمم چی میخونی ؟ و کدوم دانشگاه و سال چند هستی مریم جون

محمدرضا گفت...

خوش بگذره. بیشتر دوست دارم بگی! از هر چیزی که برات جالب بوده. برای ما هم حتما جالب خواهد بود
باز هم صلاح وبلاگ خویش، نویسندگان دانند!

خوش بگذرهو منتظر گزارشیم.

taraaaneh گفت...

هرچی که بنظرت متفاوت و جالب میاد

مریم گفت...

از دیار نجف آباد-آقا حمید عزیز
هم اتاقی خر و پف که اشکالی نداره کار دیگه ای نکنه خوبه:)) دیروز با یه دختره رفته بودم بیرون از گیاهان منطقه نمونه برداریم دیدم وقتی زور میزنه بیل بزنه گیاهو از ریشه در بیاره چه صداهایی ازش در میاد:)) و هی هم می گفت اکس کیوز می:)) گفتم آبجی بیلو بده نخواستیم اینقدر زور بزنی:)بعد گفتم یادم باشه ا اون یکی هم اتاق نشم:)

ناشناس ؛سیروس عزیز و گاد فادر جان
حتما سعی می کنم از هردو بنویسم

لاله جون
من دوست دارم همه چیزو بنویسم ولی دوتا مسئله هست یکی اینکه عکسها نشون داده نمیشن و یکی اینکه برای خواننده های ایران شاید خسته کننده باشه.

مانا جان و سارا قند تلخ
رشته محیط زیست Environmental Technologyمی خونم. کیانوکالج فورت مک موری

محمد رضای عزیز
تو ایران وبلاگو که باز کردم حالم گرفته شد دیدم عکسها هیچ کدوم باز نمیشه فقط ازشون یه مربع دیده میشه با یه ضربدر !!! حالا هی من بیم عکس بزارم.

ترانه جان
چشششششم:))

لاله گفت...

**خصوصی**
برای گذاشتن عکسها از ابزار خود گوگل استفاده کن. تو ایران فیلتر نیست. چون بلاگ اسپات هم مال خود گوگل هست بهتر هم باش کار میکنه.
http://picasaweb.google.com
تو این سایت لاگ این کن(با همون اکانت وبلاگت، همشون به هم وصل هستن) یه بخش داره پابلیک گالری اونجا میتونی آلبوم بسازی و عکس آپلود کنی و بعد مسیرش رو بذاری تو پستهات :)
**خصوصی**

محمدرضا گفت...

برای من که مشکلی نبوده تا حالا
اگه سایتی که عکس رو ازش لود میکنی فیلتر باشه اینجا نمیشه دید مگر با فیلترشکن

من که تا حالا دیده همه شون رو.

امبر حسین گفت...

تا هوا سرد تر نشده باید دید جاهای دیدنی رو . اتفاقا من شنیدم سمت جنوب غرب البرتا خیلی زیباست

مریم گفت...

لاله جون
مرسیییییی حتما همینجوری عکسها رو میزارم ایندفعه بازم مرسی عزیزم( با اجازه اینو خصوصی نکردم که اگه کسی خواست ببینه)

محمد رضا
فکر کنم بنا به دمینی که هرکسی استفاده می کنه فیلترها متفاوت باشه. من از اونجا که دیدم عکسها باز نمیشد.

امیرحسین جان
آره پارسال هم با اینکه تازه اومده بودم و احساس غریبی می کردم با همه چیز کلا خوش گذشت. امسال ولی هوا یاری نمی کنه خیلی بارونیه هفته آینده هم قراره بیشتر روزها بارونی باشه انگار.

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...