۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

در آبهای سبز تابستان آرام می رانم


یعنی اینجوری بگم با این شغل جدید  "مریم-یادگار"" از دست رفت تموم شد رفت پی کارش... به طور عجیبی مشغول شده ام  بعضی روزها تا دوازده ساعت سرکارم... یعنی اینا می خوان منو توی یه پروژه ای بزارن که هر چه زودتر می خوان آموزشهای مربوطه رو ببینم و حاضر بشم و برای این مورد  " گازشو گرفته اند و ده برو" نمی دونن من مث این این کانادایی ها نیستم که هفت تا جون دارند... تلف میشم می مونم رو دستشون حالا از ما گفتن بود! الان کلی وقته این عکسهای روز اول تابستان رو اینجا گذاشته ام نشده این چند خط رو اولش بنویسم .. عکس اولی چند تا خانم تپل مپل هستند که دارند عربی می رقصند.. یعنی اگه ما بودیم یک سوم اینا شکم داشتیم عمرا اون شکمو می انداختیم بیرون.. دومی دختر کوچیکمه که صورتشو تو اون روز رنگ کرده( فکر کنم به اون خانمه که صورت رنگ می کرد گفته بود می خوام ملکه بشم) تو اون جشن یهو دیدم با یه آرایش حسابی و سایه بنفش اومد پیش من:)) و عکسهای آخری از انعکاس ساختمونها توی آب پوندهای اطراف گرفتم...
راستی یادتونه تو چند تا پست قبل گفتم سالها پیش موقع استخدامم در ایران یکی ازم در مورد نماز پرسید؟  امروز در این غرب ترین نقطه کره زمین بین اینهمه کافر یکی ازم پرسید تو چرا نماز نمی خونی .. یعنی اگه این شانس منه اگه کره مریخ هم برم باز باید جواب پس بدم...ماجرا از این قرار بود که دو تا پسر آفریقایی هستند از اون مسلمونهای حسابی. از اونایی که روزی پنج بار نماز می خونند.. یعنی پنج نوبت جدا جدا...بعد این کاناداییه این سوال براش پیش اومده بود اونا چرا اینطورین من چرا اینطوریم:))





چقدر دلم می خواست بعضی از نوشته های وبلاگ سپید رو که اینقدر دوست داشتم در موردش حرف بزنم.اما الان با این وضعیت که دارم فقط می تونم چند قسمت از نوشته هایش رو کپی کنم:
 بعضی روزها هیچ گاه فراموش نمیشوند...ای کاش میشد حال و هوای آن روزها را ثبت کرد تا برای همیشه باقی بمانند.
منظورش پوشاندن لباسی از کلمات بر تن احساس ها و عواطفی هست که عریان زاده میشوند عریان زندگی میکنند و عریان هم میمیرند.سرکش تر از آن هستند که بتوان با پوشاندن لباسی از کلمات قامت نامرئی اشان را به چشم دید.
به تو دروغ گفتم که حال گلهای گلدان خوب است
به تو دروغ گفتم که اینجا پر از آرامش است،اینجا روی دیوار سکوت ناخن میکشند
به تو دروغ گفتم که اینجا بهار است،اینجا همیشه زمستان است و باغچه خواب خورشید را میبیند
به تو دروغ گفتم که شبها ستاره ها را میشمارم،اینجا آسمان ندارد
به تو دروغ گفتم که رهاتر از قاصدک هستم من سالهاست که در خودم حبس شده ام
به تو دروغ گفتم که اینجا آدمها عاشق میشوند آنها در هیاهوی زندگی خود را هم گم کرده اند
به تو دروغ گفتم که دشتها سرسبز است،اینجا مدتهاست که باران نباریده
به تو دروغ گفتم که قلبم در تپش است،مدتهاست که در دستان بند زن تکه هایش بهم وصله میشود
به تو دروغ گفتم که...

اما راست ترین دروغی که به تو نگفته ام این است:
" همیشه دلتنگ تو بوده ام "


۵ نظر:

غزلک گفت...

من بالاخره بعد از مدتها تونستم اینجا رو باز کنم.
امیدوارم کار جدیدت برات بهترین باشه مریم جون

reza,sunshine گفت...

با سلام ،دوست خوبم یکسال از ورود ما به تورنتو می گذرد و مدتی قبل ازمهاجرتمان به کانادا با ایجاد یک وبلاگ مهاجرتی دست به قلم شدیم .پس از ورود به کانادا به فکر ایجاد و راه اندازی یک بیزینس شخصی افتادیم .با توجه به محبت شما دوستان در این مدت و احساس عمیقی که بصورت مجازی بین خودمان و شما احساس میکنم این دلگرمی ایجاد شد تا به فکر ایجاد یک وبسایت خبری مهاجرتی باشم به این کار بعنوان یک بیزینس شخصی نگاه میکنم و به همین دلیل به کمک شما بسیار نیازمندم حمایت شما از وبسایت به انواع مختلف می تواند اتفاق بیافتد و این حمایت یعنی پا گرفتن نهال بیزینسی کوچک ما در تورنتو و در نهایت کمک متقابل به هموطنانمون.....واما شما از چه راههایی میتونید کمکمون کنید :
-1در اولین قدم لینک وبلاگ ما را با ادرس جدید وبسایت headlinepress.netعوض کنید اخه ما دیگه اینجا نمینویسیم و داخل خود وبسایتمون وبلاگ داریم که ادامه راه رو اونجا مینویسیم2- اگر وبلاگ ندارید ادرس ما رو به دوستان خودتون بگید تا ما منبع خبریشون بشیم و برای کسب اخبار به ما رجوع کنن3- مهمترین کاری که برای ما میتوانید انجام بدهید اینه که خودتون و یا دوستانی که دارای بیزینس در ایران و یا کانادا هستند به وبسایت ما تبلیغ بدید در ضمن برای افرادی که در ایران هستند با شرایط خیلی راحتی تبلیغات انجام خواهیم داد و پرداخت مبلغ هم بصورت ریالی خواهد بود.برای دوستان کانادا سیستم پرداخت اینترنتی امن بصورت paypal محیا می باشد که کاملا امن و سکیور بوده و توسط شرکت مذکور بیمه و گارانتی گردیده است4- به دوستانی که قصد مهاجرت به کانادا را دارن میتونین ادرس وبسایت ما رو بدین تا از اطلاعاتش استفاده کنن5- در وبسایت ما در قسمت تماس با ما میتونین به صفحه فیس بوک ما بروید و like بزنید برامون و در توییتر کلید follow را برامون بزنید و فیس بوکتون اد کنین6- میتونید از صفحه یوتیوب وبسایت ما دیدن کنید و پیشنهاداتون رو برای گذاشتن فیلمها بگیدو نظر بدید و فعالش کنید 7-عکسهاتون و فیلمهاتون را برامون بفرستید تا با نام شما براتون نمایش بدیم8- شما می توانید منابع خبری خود را تغییر داده و جهت کسب اخبار وبسایت ما را مرجع خبری خودتان کنید .
منتظر حمایت شما هستیم ما را دراین راه یاری کنید .
دوستون داریم و بهتون فکر میکنیم
رضا و سان شاین

مریم گفت...

مریم جان...امیدوارم سر کار جدید کلی بهت خوش بگذره....
عکس ها هم قشنگ بود..مرسی

مریم گفت...

غزلک جان
لطف کردی عزیزم.. به اون یکی وبلاگم چرا سر نمی زنی؟ با همین آدرس توی پرشین بلاگ

رضا و سان شاین
براتون آرزوی موفقیت می کنم.. می خوام توی یه پست جدا این مطلبو بنویسم هنوز نتونستم..

مریم جان
سلااام احوالت چطوره؟ ممنونم قابلی نداشت

پارادایز گفت...

سلام مریم جان دست شما درد نکند عزیزم که با مشغله کاری بازم برامون می نویسی.
خوب راست می گن چرا نمازت رو نمی خونی؟؟؟!!!!
امیدوارم همیشه خوش و خرم باشید.

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...