۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

ایرانی های باهوش

امروز آخرین روز مدرسه ها بود.برخلاف ایران که تا آخرین روز بچه ها امتحان می دهند اینجا بچه ها آخرین امتحاناتشونو را یک هفته قبل از پایان سال تحصیلی می دهند و یک هفته آخر رو به تفریح و رقص و استخروباربیکیو می گذرونند و روز آخر مدرسه هم کارنامه به همراه جوایزشون(Awards) رو می گیرند. کلا بچه ها در سه رده تشویق می شوند : آنهایی که همه نمره هاشون بالای 90% است؛ آنهایی که همه نمره هاشون بالای 85% است و در آخر آنهایی که همه نمره هاشون بالای 75% است.فکر کنم این موضوع که بچه های ما ایرانی ها اغلب در گروه اول قرار می گیرند این فکر خیلی خوشمزه رو تقویت می کند که ایرانی ها از همه ملیتها باهوشترند. ولی به نظر من این چند تا ریشه داره.. یکی اینکه بچه هایی که سالهایی از مدرسه را در ایران گذرونده اند بطور اتوماتیک در پایه بعضی از درسهاشون من جمله ریاضی قویتر از بچه کانادایی ها هستند؛ دوم اینکه خانواده های ایرانی خیلی به درس بچه ها اهمیت می دهند. برای بسیاری از ما درس خواندن مساوی بوده است با تضمین آینده از نظر اجتماعی و اقتصادی و این موضوع را به طور خود آگاه یا ناخودآگاه در مغز بچه هامون هم فرو کرده ایم و در آخر اینکه مهاجرها مجبورند و عادت می کنند در همه چیز انرژی زیادی بگذارند تا با محیط جدیدی که در آن قرار گرفته اند وفق پیدا کنند و این "تلاش مضاعف" و یادگیری همه چیز به بچه ها هم منتقل می شود. مثال می زنم: شما سالها در ایران رانندگی کرده اید خودتون رو به عنوان راننده خوبی می شناسید حالا اینجا که میایین دوباره باید نگاه کنید اینجا چه جوری رانندگی می کنند و غیر از قوانین مختلف "یک فرهنگ جدید" برای رانندگی را فرا بگیرید. اصلا رانندگی چیه ! آدم واقعا در هرچیزی که بشه تصور کرد باید مهارت اجتماعی ؛فرهنگ و یا قوانین جدید آن را یاد بگیره . اینها شاید مهاجرها -و بچه هاشونو-رو کمی فعالتر و یا قابلیت بالاتری برای اینکه ببیند دور ورشون چی میگذره بار میاره و این شاید خودش جنبه ای از هوش باشه. دیدین آخرش به این نتیجه رسیدیم که ما ایرانیها باهوشتریم؟:) حالا به وصف اینکه خوشگل تریم و اینا هم بعدا می پردازیم البته با ذکر دلیل:)

۱۶ نظر:

شایا گفت...

مریم جون علاوه بر همه ی اینهایی که گفتی به نظر من یه علت دیگه هم وجود داره.
یه مهاجر که مهاجرت کرده و رفته یه جای دیگه خیلی کار بزرگی رو قبول کرده! و خیلی تغییر بزرگی توی زندگیش داده و همین نشون دهنده ی پرتلاش بودنش نسبت به بقیه است که حوصله ی پذیرش این تغییر رو ندارن... خوب بچه هاشون هم همینطور میشن دیگه :دییی

ترانه گفت...

من هم با شایا موافقم و میخوام این نکته را هم اضافه کنم که کانادا مهاجران رو با توجه به وضعیت شغلی و تحصیلی دستچین میکنه بنابراین کسانی که میان کانادا نماینده جامعه ایرانی نیستن که اونها رو با کاناداییها مقایسه کنی بلکه اونها نماینده جامعل تحصیلکرده ایرانی هستن.که به تحصیل بیشتر اهمیت میدن و از نظر هوشی هم از میانگین جامعه خودشون و کانادا بالاترن

Diary Of A Stranger گفت...

:) تو فرهنگ ما ایرانی هاست که خیلی از خودمون خوشمون میاد. حرف های اینجوری زیاد شنیدیم
ایرانی ها از همه خوشگل ترن، از همه با هوش ترن. گوگل و ناسا و یاهو و همه اینا دست ایرانی هاست.
فردی مرکوری هم که ایرانی بوده :))

مریم گفت...

مریم جونم...یاد یه نوشته ای افتادم که چند وقت پیش رسید دستم..که یکی از اثرات مهاجرت اینکه به مرور...هوش جامعه ای که از توش رفتن کم میشه...
چون...معمولا پدر و مادر ها و کلا آدم های تحصیل کرده که معمولا ضریب هوشی بالاتری دارن... ترجیح می دن برن جایی که امکانات بهتری داره..توی دراز مدت ..بچه های اونها توی کشور های دیگه ماندگار می شن اونجا ازدواج می کنن و اون ژن هوش می ببرن توی یه کشور دیگه...این ور قضیه توی کشوری که ازشون رفتن..به مرور آدم ها کم هوش تر می شن....
چقد بد توضیح دادم..بزار یه ذره از نوشته هاشو بزارم..شاید هم قبلا دیده باشی...

*مهاجرت انتخابي نخبگان اثري مخرب بر توسعه ملل مي‌گذارد. بديهي است که بار توسعه و پيشرفت جوامع بر دوش هوشمندان و نخبگان هر جامعه‌اي است. حال وقتي در يک جامعه شرايط به گونه‌اي باشد که نخبگان در گذر زمان آن را ترک مي‌کنند، نه تنها خروج آنها مستقيماً جامعه را متاثر مي‌کند، بلکه در دراز مدت، ذخيره ژنتيکي کشور را نيز فقيرتر مي‌کند و در نسل‌هاي آتي، روند انتقال ضرايب بالاي هوشي به «نسل‌هاي آينده» با اختلال مواجه مي‌شود. اين امر در مورد کشور اسکاتلند طي بيش از نيم قرن به دقت مطالعه شده است. از اوايل قرن بيستم، هر ساله تعداد زيادي از افراد تحصيل کرده اسکاتلندي به انگلستان مهاجرت مي‌کنند. درصد متوسط مهاجرت سالانه تحصيل کردگان دانشگاهي از اسکاتلند به انگلستان 2/17 درصد و ضريب هوشي متوسط اين مهاجران 1/108 مي‌باشد. اين موضوع سبب شده است که ميانگين ضريب هوشي اسکاتلندي‌ها به طور متوسط در هر نسل يک امتياز نسبت به نسل قبل کاهش پيدا کند و اسکاتلندي‌ها در اواسط قرن بيستم به کم‌هوش‌ترين ملت اروپايي (با ميانگين ضريب هوشي 97) تبديل شدند. در واقع، يک نخبه علمي يا اقتصادي که از کشور خارج مي‌شود، تنها دانش و استعداد فردي يا مقداري ثروت مادي از کشور خارج نمي‌کند، بلکه ژن‌هاي نخبگي و کارآمدي را نيز با خود مي‌برد تا نسل‌هاي بعدي او در خارج از کشور مادري از آن بهره مند شوند و جوامع ميزبان‌شان را از آن بهره‌مند سازند وضعيت کشور ما ايران در ميان کشورهاي در حال توسعه مشابه وضعيت اسکاتلند در ميان کشورهاي توسعه يافته است. بر اساس آمار صندوق بين المللي پول، ايران با ضريب مهاجرت 15 درصد، رتبه اول را در ميان 61 کشور توسعه نيافته و در حال توسعه دارا مي‌باشد و مي‌توان تخمين زد که در طي سه دهه اخير حداقل سه واحد از ضريب هوشي متوسط ايراني‌ها صرفا به سبب مهاجرت کاهش پيدا کرده است. مهاجرت نخبگان تنها سبب کاهش ميانگين ضريب هوشي ملل نمي‌شود، بلکه اين کشورها را از نوابغ تهي مي‌سازد.....

محمد گفت...

من دقیقا با این نظر که هر قومی که تو اقلیت قرار بگیرن خلاقیت و تلاش و هوش اجتماعیشون بالاتر میره موافقم.مثل جهودا تو ایران که معروفن به کاسبی و زرنگی !
در ضمن اصلا با این اعتقاد که ایرانیها باهوش تر از بقیه ی اقوام هستن نمیتونم ارتباط برقرار کنم. چون اونقدر دور و برم آدمای کم هوش میبینم که نمیذاره این ادعا ثابت بشه! هوش این نیست که ادم همیشه نامبر وان باشه بلکه اینه که بتونه تو جامعه ی خودش راحت زندگی کنه و مسایل رو زود درک کنه و باهاشون کنار بیاد.

حالا رو خوشگلی ایرانیا بگی قبول دارم.) اروپاییا که اکثرشون مثل لبو ان! من اصلا چندشم میشه تصور کنم بهشون دست بزنم.قربون ایرانیای سبزه ! به علاوه ی مکزیکیا و کلا اقوام سبزه با چشمای مشکی و قهوه ای!)))

آرش گفت...

حقیقتش غیر از حرف های ناشی از غرور ملی جایی ندیدم که هوش متوسط ایرانیها همچین چنگی به دل بزنه.چند جا رتبه هوش متوسط خودمون رو بین کشورهای جهان حدود 80 تا 90 دیدم و خب زیاد جالب نیست ولی حالا که غریبه بینمون نیست پس میگیم ما از نظر هوش رتبه اول جهان رو داریم ولی با تحلیلهای خودت و دوستان دیگه درباره شرایط مهاجرت و خانوادگی و..
درباره خوشگلی هم بیتشر سلیقه هست و مثلا من شدیدا طرفدار تیپ چشم ابرو مشکی و سبزه هستم بنابراین به قول یکی از دوستان همینجا آمریکای لاتین رو عشق است البته ییکم لاتین فقط !!!!!!! ;-)

The Godfather گفت...

دوست عزیز میخواستم یاد اوری کنم که کلمه جود لغت مناسبی برای خطاب کردن پیروان یک مذهب ابراهیمی و گروهی از همنوعان نیست.این یک توهین به هموطنان کلیمیمون هست که متاسفانه هنوز در بین مردم ما وجود داره.
درباره خوشکل بودن ایرانیا موافقم مخصوصا خانومای ایرانی تو هیچ جای دنیا لنگه ندارن.اما درباره هوش باید بگم که در کلیه کشورهای جهان سوم مردم دارای ضریب هوشی نسبتا بالایی هستن و این موضوع بر اساس نظریه داروین قابل توجیهه یعنی موجودات زنده با توجه به شرایط تکامل پیدا میکنن.

محمد گفت...

با عرض معذرت از گاد فادر عزیز اگه تلقی غیر از احترام از حرف من کردن! من اصلا تخصصی تو به کار بردن درست این عبارات ندارم . یعنی اصلا هیچ تخصصی ندارم و اینم روش.)اصلا فکر نمیکردم برا دوستای کلیمی جهود کلمه ی بدی باشه.)بازم عذر میخوام.

محمدرضا گفت...

پس مهاجرت تغييري در تبعيت و ذوب شدن ايجاد نميكنه. همه چيز مضاعف شده اند مهاجرهاي ايراني. ايول.

اين كه از مساله حياتي هوش. ببينم خوشگلي رو چيكار ميكنيد...!

مریم گفت...

شایا جون
به نظرم درسته..تو شاهدی که مهاجرها چقدر باید تلاش کنند.خیلی ها-مخصوصا اونهایی که زندگیشون شکل گرفته باشه- اصلا حوصله این همه تغییر و از صفر شروع کردن رو ندارند.

ترانه جان
درسته. اینقدر هم که برای ایران سخت گیری می کنند برای متقاضیان مهاجرت از سایر کشورها مشکل وجود نداره. بعد یه مسئله ای هست که زندگی در ایران یه مقداری آدمها رو با آمادگی مقابله با هر شرایطی بار میاره. انگار همیشه یه خطری آدم رو تهدید می کنه.چه جوری بگم بچه های اینجا خیلی بی خیال تر از بچه های ما هستند.

غریبه جان
تو جاهای تحصیلی مثل مدرسه و دانشگاه ایرانیها بالاتر از بقیه هستند. تو مقاطع فوقلیسانس و دکترا خیلی ایرانی زیاد می بینی. اصا ایرانیها عشق تحصیلند:))

مریم جان
مرسی از نوشته ات. برای شوهرم هم خوندم:) خوبه با توجه به جمعیت ایران حالاحالا تاثیرشو تو جامعه نمی بینیم.فکر کنم جمعیت اسکاتلند چون خیلی کتر بوده زودتر اثر مهاجرت رو دیده اند.در ایران این اوضاع در دراز مدت که اینجوری نمی مونه.

محمد عزیز
کلیمی ها همه جای دنیا مغز اقتصادی دارند. همین کانادا تو دست کلیمی ها می چرخه. آمریکا همینطور. اینکه تو سیاستها هم هواشونو دارند برای اینه که سرمایه ها دست اوناست.
ایرانیها به صورت فردی خیلی باهوشند وقتی اینجا باشی متوجه میشی چقدر فزق هست. ولی روابط اجتماعی ما ضعیفتر از کانادایی هاست. اینجا رو بعضی چیزها تو مدرسه کار می کنند که ایران اصلا مطرح نیست. مثلا تو کارنامه بچه ها به جای "انضباط" یه لیستی هست که این بچه چقدر مشارکت در کارهای جمعی داره ؛ چقدر می تونه بر عصبانیتش غلبه کنه و کلا در موارد عصبانیت چه کار می کنه؛ چقدر مسئولیت کارهاشو به عهده می گیره؛ چقدر می تونه مشکلاتشو خودش حل کنه؛ چقدر با دقت به حرف بقیه گوش می ده و تمرکز می کنه.. بعد فقط نمره نمی دن به این چیزا تشریحی واکنشها و اشکالات بچه رو می نویسند.اینا به نظر من مشکلات خیلی از آدم بزرگهای ایرانه.زیر چند تا موارد کارنامه انضباطی رو می نویسم.البته فکر کنم 15 تا مورد باشه.
practices self control
Accept responsibility for actions
resolves problems

آرش جون
در مورد هوش زیاد گفتیم.در مورد خوشگلی موافقم.آمریکای جنوبی ها خوشگلند و قیافه هاشون باحاله. البته باید اینم بگم شکل ایرانی ها هستند. مثلا ونزوئلایی ها وبرزیلی ها خیلی خوشگلند...مکزیکی ها و پرویی ها سبزه ترند و قدشون کوتاهه. کانادایی ها ریشه شون اروپاییه. اغلب از انگلستان و ایرلند اومدند و خوشگل هم زیاد دارند فقط چاق زیاد دارند اصلا هم براشون مهم نیست انگار..

گاد فادر جان
راستی جهود و کلیمی چه فرقی داره از نظر لغت.. منم دقیقا نمی دونم چرا جهود معنی بدی می ده ولی فکر کنم یه بار دیگه هم شنیده بودم. در مورد هوش یادم رفت بگم یه ملیت خیلی باهوش دیگه روسها هستند. اونا از ایرانی ها هم باهوشترند. احتمالا اونا هم به خاطر شرایط سختی بوده که داشته اند.

محمدرضا جان
شاید در نهایت همون ذوب شدن باشه ولی برای همون هم باید آدم بفهمه چی به چیه دنیا دست کیه.. خوشگلی هم که همینجا پرونده اش بسته شد نتیجه دو بر صفر به نفع ایرانی ها و اسپانیش ها ( آمریکای جنوبی ها)

Ako گفت...

eeeeeee
من یادم رفت نظری رو که نوشته بودم ، بالاخره سند شده یا نه، اما ظاهرا نه!
آخه می دونید مشکل چیه؟ بس که شما روان و صمیمی می نویسید، کلی حس می دین به خواننده، بعد شروع می کنه به صحبت مردن با شما، یا خودش، بعدش دیگه یادش می ره نظرش رو تایپ کنه و بفرسته!! اینم معضلیه ها!

ندا می گه از خوندن نوشته هاتون می شه خوشبختی رو لای کلماتتون حس کرد.

مریم گفت...

آکو جان
چه جالب من هم که جواب کامنتها رو نوشتم یه دور بالا پایین کردم فکر کردم کامنت شما رو جا انداختم و جواب ندادم:)) ندا جون اینجا رو می خونه؟
ندا جان سلاااااااااام:)) خوبی عزیزم؟:) منم برای شما خوشبختی رو آرزو می کنم. می دونم که استحقاق بهترینها رو دارید.

لاله گفت...

مریم جون در مورد کلمه جهود وضعیت دقیقا شبیه به لغت اسکیمو تو کانادا هست. یعنی خود لغت معنای توهین آمیز نداره اما مدتی به عنوان توهین به کار برده شده و اینه که بار معنایی توهین آمیز پیدا کرده و الان دیگه تو کانادا از این لغت استفاده نمیکنن چون اهانت محسوب میشه اما همچنان در مکاتبات رسمی خود اسکیمو ها این لغت استفاده میشه. مثل خیلی از کلمه های دیگه. مثلا کر یا کور یا لال که متاسفانه چون زمانی که میخوان کسی رو تحقیر کنن میگن : کری مگه یا لال شدی یا کوری؟ اینه که اگه به یه نابینا بگیم کور بار توهین آمیز پیدا میکنه.
در مورد جهود اما به این شدت که گاد فادر گفت نیست. جهود به پیروان دین Judaism گفته میشه. در زبان عربی حرف J به صورت "ی" تلفظ میشه مثل Japan که گفته میشه یابان. جود یا جهود در عربی یهود تلفظ میشه. تو انگلیسی هم به پیروان دین Judaism هم Jews گفته میشه و اینجا هم خودشون همین لفظ رو به کار میبرن. اما در ایران سالها به دلایلی که همه میدونیم در بین عوام پیروان سایر دینها به غیر از اسلام رو نجس میدونستند به خصوص یهودی ها رو. و همین طور که گفتی هوش اقتصادی بالایی دارن که بعضی مواقع حالت افراطی پیدا کرده و تا حدودی خسیس شدن. در نهایت توی ایران گاهی اوقات لغت رو به صورت "جود نجس" یا "جهود نجس"، "جهود خسیس" به کار برده میشده که در اثر استمرار کاربردش کلا لغت "جهود" .در بین غیر جهودها همین معانی رو پیدا کرده. مثلا میخوان بگن طرف خیلی خسیس میگن یک جهودیه که لنگه نداره. یا اینکه کسی که میترسه بهش میگن جود بازی در میاری یا ....
در کل میخوام بگم لغت جهود یا یهود یا جود لغت توهین آمیزی نیست اما کاربردش چون جهت توهین بوده بعضی از مردم تصور میکنن این لغت کلا توهین آمیزه و البته خود یهودی ها هم بعضا نسبت به کاربرد این لغت از طرف غیر یهودی ها حساس شدن و تصور میکنن وقتی با این لفظ خطاب میشن شخص قصد توهین داره.

مریم گفت...

مرسی لاله جون چقدر کامل و خوب نوشته بودین. آره دیگه انگلیسی هم میگن جویش همونه. لطف کردی.

مانا گفت...

چه جالب تو دانشگاه استادی داشتیم که پس از سالها تدریس در دانشگاههای انگلیس به ایران برگشته بود اینقد به ما ماشاءالله و بارک الله می گفت که ما فکر می کردیم مسخرمون می کنه ولی خودش میگفت جدی میگم دانشجوهای اونجا اینقد زود مطلبو نمی گرفتن ولی شما مسائلی که واسه اونا خیلی سخت و پیچیده بود رو خیلی خوب می فهمید!!!!!!!!

مریم گفت...

مانا جان
درسته مسخره چیه!!ذوق زده شده بوده استادتون:)

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...