۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

این لپ تاپ من جانباز 80 درصده. اصلا به هیچ جاش نمیشه دست بزنی . همیشه هم باید تو برق باشه. اگه یه تکون ناگهانی بهش بدی فوری خاموش میشه. درش هم نمیشه بست . مثل پایی که تو گچ باشه همینطوری باید بی حرکت باشه .حالا امروز اصلا حواسم نبود خواستم درشو ببندم دیگه روشن نمیشد. البته راستشو بخواهین جمعیت کامپیوتر و لپ تاپها در خونه ما از آدمها بیشتره ولی فقط با این یکی می تونم فارسی بنویسم . جز این لپ تاپ تنها راه فارسی نوشتن من قسمت کامنت بلاگ های فارسیه. اینو گفتم که اگه دیدین دیگه پیدام نشد بدونین این لپ تاپ دیگه کار نمی کنه و من دستم از دنیا کوتاه شده.
قرار بود از بچه های کالج بگم. همون روزای اول ترم قبل با یه خانمی دوست شدم به اسم دونا.نیوفالندیه. اونایی که کانادا هستند می دونن انگلیسی حرف زدن نیوفالندیها مثل فارسی حرف زدن یزدی هاست.هیچکس نمی فهمه. خلاصه ما در حالی دوست شدیم که من 50% حرفهاشم نمی فهمیدم . حالا اون چند درصد می فهمید نمی دونم. همش هم داریم حرف می زنیما!!دونا زیاد درسش خوب نیست . اون معتقده من خیلی باهوشم و همه چیزو زود می فهمم:) باید اعتراف کنم حرف زدن با دونا انگلیسی منو بهتر نکرده . من واقعا نصف حرفهای اونو حدس میزنم.ولی به هر حال میشه گفت بیشتر از بقیه با ما می جوشه. تو مسافرت جاسپر که چند ماه پیش از طرف کالج رفتیم هم یه اتاق گرفتیم. الان هم بیشتر وقتها با همیم.

۱۷ نظر:

RS232 گفت...

مریم خانم. من هم همین مشکل را با دوستانم داشتم و البته هنوز هم دارم. اون اوایل آدم سعی میکنه که همه چیز رو بفهمه ولی کم کم آدم به نفهمیدن یا بقول من به نفهمی عادت میکنه و همین که یه تیکه از حرفها رو فهمید کلاهشو میندازه هوا. ولی خوبی خانم ها این است که زیادتر از مردها حرف میزنند و برای همین زبانشون خیلی زود بهتر میشود

نازنین گفت...

شما میتونی با هر کامبیوترتون فارسی بنویسی.اگه میدونید که هیچی اگه نه بهتون بگم؟؟مریم جان بیشتره نوشته های قشنگت رو می خونم.موفق باشیییییی

محمد گفت...

این دونا که میگی یه کم خسیس هم نیست! احتمالا آدم سالمی هم باشه! یه خورده هم چهرش سبزه رو نیست؟

شاید اصلا خانمه یزدیه اومده اونجا باهات دوست شده!)( شوخی)

راستی مریم یهو بیخبر نذاری بری ها! یه چینش کیبورد فارسی از اینترنت بگیر بچسبون رو کیبوردت دیگه آبجی! حالا حتما که نباید لیبل باکلاس باشه!))

Diary Of A Stranger گفت...

حالا امیدوارم انگایسی دونا دوستت با حرف زدن با تو بهتر بشه :) این واحد های درسیت (از رو اسماشون می گم) چقدر به نظر سخت میان!

مریم گفت...

RS232
:) ولی من دوست دارم همه حرفها رو بفهمم. خوب بعضی ها کلا جویده جویده و تند حرف میزنن .این دوست من همون اوایل یه روز رفته بود دستشویی از اون تو همینطوری داشت یه چیزی تعریف می کرد که من اصلا نمی فهمیدم. همون وقت بهش گفتم من همینجوری نصف حرفهای تورو بیشتر نمی فهمم چه برسه بری تو دستشویی و حرف بزنی:) خودش هم می گه کانادایی ها هم اغلب ازش می خوان دوباره حرفشو بزنه چون متوجه نمی شن بار اول.

نازنین عزیز
به خدا نمی دونم میشه راهنمایی کنی؟ من ویندوز ایکس پی رو کامپیوتر و لپ تاپم هایی که اینجا خریدیم دارم و در قسمت ریجنال اند ستینگ اصلا فارسی یا پرژن یا حتی عربی نداره. چکار می تونم بکنم؟

محمد عزیز
آره مال یزد کاناداست:)
مشکلم فقط لیبل نیست. اصلا چطور میشه فارسی نوشت؟

Diary of a stranger
نه اون اصلاح شدنی نیست. معجزه میشه میفهمم چی چی میگه:) در مورد واحدها آره خودمم ترسیدم .خیلی همشون برام ناآشناست

باران گفت...

باید بری control panel قسمت languages و بعضی از زبانها مثل فارسی یا عربی که از راست هست میشه دانلود کرد!! کاری که من کردم! مال من windows 7 است و تمام کامپیوترها الان تمام زبانهای دنیا را دارند و وقتی که کردی آیکون FA و EN را در پایین یا بالای صفحه ات میبینی که با Shift + Alt فارسی میشه و اگه دوباره با هم کلیک کنی انگلیسی. امیدوارم متوجه شده باشی!

Unknown گفت...

مریم،یِه مُوقع نکنه دیگه ننویسی!!من هم مثل بقیه خیلی وبلاگت رو دوست دارم...الان هم از finglish.net دارم استفاده میکنم برای تایپ.شاید بِه دردت بخوره...
فهمیدن حرف مردم به خصوص برای تو که مدرسه هم میری،خیلی زود تر آسون میشه.من اول ها که اومده بودم،بیچاره میشدم.خصوصا اگه پای تلفن باید حرف میزدم!و خصوصا چون خودم نسبتا خوب حرف میزدم،دیگه طرف مثل برق و باد حرف میزد و منم هیچی نمیفهمیدم!خوبیش به اینه که عادت دارند به خارجی ها و لهجههای مختلف خودشون و کلا اگه حدس بزنن متوجه نمیشی،آروم حرف میزنن. نمیدونم میدونی یا نه،اما ینجاTV وCable یهFeature به نام(Closed Captioning(CC دارند که اگه ONکنی،در واقع Subtitle پیدا میکنه تمام برنامه هایی که پخش میشه...و کمک میکنه به تقویت hearing. موفق باشی:)

شایا گفت...

تو مریم رو نمیشناسی! حالا بعدا بهت معرفیش میکنم! :)) میگم اشکال نداره اسمت رو اینجوری نوشتم؟! اگه دوست نداری فقط بنویسم مریم؟ شرمنده اگه ناراحت شدی.

بعد هم فارسی کردن زبون توی کامپیوترها خیلی راحته! یه سی دی ویندوز میخواد ( اگر ویندوزتون ایکس پی است@ ) توی ویستا هم که سی دی هم نمیخواد!! دوست داشتی برات فارسی اضافه میکنم به همه ی کامپیوترهاتون :دییی

شایا گفت...

الان هم کامنتهای بالا رو خوندم! قبل از اینکه بری توی اون قسمت که فارسی رو اضافه کنی باید زبانهای آسیایی رو نصب کنی. خواستی میتونم تلفنی هم بهت بگم مرحله به مرحله انجام بدی

مریم گفت...

باران عزیز
مرسی از راهنمایتون. امروز شایا نازنین اومد اینجا کامپیوترا رو برام درست کرد.

نسیم جون
سلام عزیزم چطوری؟ مرسی . من مشکلم با ساب تایتل فیلمها اینه که یه کمی با تاخیر میاد و این باعث میشه من حواسم پرت بشه نه بفهمم فیلمه چی میشه نه بتونم نوشته ها رو بخونم.

شایا جووون مرسی :)) الان دارم با همین فارسی که برام درست کردی تایپ می کنم مرسیییییی:))

شایا گفت...

ایول مریم جون. لپتاپ نوت هم مبارک :دییی دیگه راحت همه کارهات رو میتونی منتقل کنی و حالش رو ببری :دیی
خیلی خیلی مرسی بابت امشب. اصلا روحیه ام از این رو به اون رو شد! نمیتونم بگم چقدر بهم خوش گذشت مخصوصا با دخترای ناز و خوشگلت.
کاش میومدین تو یه نسکافه ای چیزی باهم میخوردیم ( چایی که هنوز ندارم! :)) ) یادم رفت دعوتتون کنم :(
یه عالمه مرسی بابت همه چی :((

محمد گفت...

مرررررررررررررررریم چرا زودتر نگفته بودی زبون فارسی اصلا رو سیستمت نصب نیست؟ خب زودتر نجاتت میدادیم.) من فکر می کردم مشکل فقط لیبله!

مریم گفت...

مریم جونم.مدل این Laptop ات Dell نیست.
اوصلا این مدل رفتارها مالDell هاست.D:
من هم تازه وبلاگت و پیدا کردم ، باید یه آرشیو گردی بکنم.
فلا روزت خوش و خرم:******

مریم گفت...

محمد
آخه مشکل من چند گانه بود. رو کامپیوترهایی که ویندوز ایکس پی بودند هم نمی تونستم فارسی بنویسم. اونی هم که وینوز ویستا داشت اینقدر کند بود که اصلا دلم نمی خواست برم سراغش. الان همه کامپیوترام درست شده. و یه لیبل هم از آسمون برام رسید. میبینی؟ چقدر زندگی شیرین شده؟

مریم نازنین
سلام خیلی خوش اومدی. نمی دونی چقدررر من وبلاگ و نوشته هاتو دوست دارم. اونروز که نوشته هاتو می خوندم با خودم گفتم آخیش من همچه وبلاگی دلم می خواست.

مریم گفت...

مرسی مریم جونم ، لطف داری.دل وبلاگ به دل وبلاگ راه داره.من اینجا رو دوست دارم
.می بینم که داره اوضاع laptop ات درست میشه..:)

محمدرضا گفت...

جالبه...به این میگن ارتباط نصفه و حدسی...حالا کاش که حدسهات درست باشه...اون یه جیز ناراحت کننده رو بگه تو لبخند بزنی...!

مریم گفت...

محمدرضا
اغلب اصل موضوع رو می فهمم ولی حرفاشو رج میزنم. گاهی زیاد که حرف میزنه خسته میشم و دیگه درصد فهمیدنم میاد پایین:)

درباره من

Fort McMurray, Alberta, Canada
آن‌ها که مرا می‌شناسند، می‌دانند اگرچیزی به دلم بنشیند با دیگران تقسیمش می‌کنم. آخر در میان این همه زشتی، چه خوب است وقت بشود هر چند روزی یک بار، هر آن‌چه چنگی به دل زده است را آدم جایی بگذارد برای پیشکش...